نگام کردی و برف اومد چشام از بی کسی خون شد 

بهم گفتی خداحافظ همه دنیا زمستون شد 

تو رفتی و نفهمیدی با چه طوفانی درگیرم 

مثل درختای کوچه هنوز هنوز ایستاده میمیرم 

نگاه کن با کی تو جنگی یه دشمن نه یه دل داده 

یه مرد خسته با ته ریش که چشماش گود افتاده 

مسیر سمت رگباره هنوز با آدما قهرم 

مث برگی به دنبال بهار دور از این شهرم 

 

همش دستم به گیتارو نگام به عمق دیواره 

تا که عکستو می بوسم تو خونه برف می باره 

ازت می خونمو شهرو مه سردی می پوشونه

از اون وقتی که تو رفتی همش اینجا زمستونه

نگاه کن با کی تو جنگی یه دشمن نه یه دل داده 

یه مرد خسته با ته ریش که چشماش گود افتاده 

مسیر سمت رگباره هنوز با آدما قهرم 

مث برگی به دنبال بهار دور از این شهرم